پیشرفت علم



درب اتوماتیک دارای انواع زیاد و فراوانی است و استفاده ازهرکدام بستگی به کاربری و دلیل استفاده ما دارد. درب های برقی دیگر بخش اصلی از نمای ساختمان شده است.

اینکه ما کدام را استفاده کنیم بستگی به معماری ساختمان دارد و باید مدل هماهنگ با آن را انتخاب کنیم

ادامه مطلب


   


   پهلوانی شجاع، مداحی دلسوخته، معلمی فداکار، کشتی گیری قهرمان، رفیقی دلسوز، فرماندهی پرتلاش، استاد تهذیب نفس و انسانی عاشق خدا و .
   همه این صفات را که جمع کنید نام زیبای ابراهیم هادی نمایان می شود.
   سال 55 در مسابقات قهرمانی کشتی آزاد تهران به فینال 74 کیلو رسید. ابراهیم در اوج امادگی بود. اما آنقدر ضعیف کشتی گرفت تا حریفش برنده شود. جایزه نقدی بود فهمیده بود حریفش به این مبلغ احتیاج دارد.
   عملیات مطلع فجر بود. ابراهیم شجاعانه به سمت دشمن اذان صبح گفت. قلبهای آنان را به لرزه درآورد. هجده نفر خودشاان را تسلیم کردند. آنها به سپاه اسلام پیوستند. همه انها در شلمچه به شهادت رسیدند.
   او بنده خالص خدا بود. عارف بزرگ میرزا اسماعیل دولابی از ابراهیم خواسته بود که نصیحتش کند.
   یکی از شهدا به او پیغام داده بود که شهدای گمنام مهمانان ویژه حضرت زهرا(س) در برزخ هستند. برای همین همیشه آرزو می کرد که گمنام باشد. خدا هم دعایش را مستجاب کرد او سالهاست در فکه مانده تا خورشیدی بااشد برای راهیان نور. 

   عصر یک روز وقتی خواهر وشوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند هنوز دقایقی نگذ شته بود که از داخل کوچه سرو صدایی شنیده می شد.ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرشان را برداشته و در حال فرار است.

ادامه مطلب


   

    حدود سال 1354بود که مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت: داداش ابراهیم ، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده.وقتی داشتی تو راه می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن

ادامه مطلب



                                                                                                                                                                 قربون کبوترای حرمت امام رضا(ع)             قربون این همه لطف و کرمت اما رضا(ع)                                                                                   

بسم الله الرحمن الرحیم

   مسابقات قهرمانی باشگاهها در سال 1355 بود. مقام اول مسابقات، هم جایزه نقدی میگرفت هم به انتخابی کشــور میرفت. ابراهیم در اوج آمادگی بود. هرکس یک مسابقه از او میدید این مطلب را تأیید میکرد. مربیان میگفتند: امسال در 74 کیلو کسی حریف ابراهیم نیست. مسابقات شروع شــد.

ادامه مطلب


بسم الله الرحمن الرحیم
 عصر یک روز وقتی خواهر وشوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند هنوز دقایقی نگذ شته بود که از داخل کوچه سرو صدایی شنیده می شد.ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرشان را برداشته و در حال فرار است.

ادامه مطلب


   

بسم الله الرحمن الرحیم

  حدود سال 1354بود که مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت: داداش ابراهیم ، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده.وقتی داشتی تو راه می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها